بازسازی و بهسازی بنای فرسوده

معرفی

امروزه همه ما در جامعه شهری زندگی می‌کنیم و تعاریفی همچون شهر، روستا، قصبه را به کار می‌بریم و با تعاریف امروزی می‌توان روستاها و قصبات را نیز جزئی از زندگی شهری به حساب آورد. حال آن که تعاریف شهر از دیدگاه گروه‌ها وکارشناسان رشته‌های علمی مختلف متفاوت است و حتی جای‌جای مختلف این مفهوم متغیر است.

مثلا در انگلیس هر محلی را که یک کلیسای بزرگ و جامع داشته باشد شهری نامیدند و با اعتقاد جین جیکبز  شهر به جایی گفته می‌شود که به طور دائمی رشد اقتصادی‌اش را از محل اقتصاد محلی تامین می‌کند. و تعاریف شهر و روستا و قصبه که بین جمعیت شناسی‌های امروز و کارشناس‌های جغرافیایی شهری مشترک بوده را از نظر جمعیت مسکونی آن طبقه بندی می‌کنیم، که اندازه و تراکم مشخصی را شامل می‌شود.

امروزه بافت‌های فرسوده قسمت عمده‌ای از بافت‌های ما را تشکیل داده‌اند و از علل اصلی تهیه طرح‌های مرمتی شده‌اند زیرا که فرسودگی عاملی است که به افول حیات شهری، زدودن خاطرات جمعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره‌ای کمک می‌کند. مداخله در بافت تاریخی ارزشمند باید به گونه‌ای باشد که هم ارزش‌های ساختاری و هم ویژگی‌های ماهوی و کالبدی آن را حفظ گردد و هم بافت تاریخی با ضرورت‌های زندگی امروز و فردا انطباق یابد تا بتوان به عنوان یک بافت شهری زنده و فعال به حیات خود ادامه دهد.

نتایج تحقیق نشان داده است که بافت‌های فرسوده از نظر اجتماعی و اقتصادی دارای مشکلاتی برای ساکنین و همچنین برای مسولان شهری است لیکن با تدوین برنامه‌های صحیح جهت نوسازی و بهسازی این نوع بافت‌ها نه تنها به حل مشکلات  منجر خواهد شد بلکه فرصتی مناسب برای توسعه پایدار شهری در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی خواهد شد.

باستان شناسی که بر روی دوره‌های ماقبل تاریخ کار می‌کنند، به تعبیرهای آبادی، ده و گاهی به گونه ای غیرمنطقی، قصبه را در این زمینه غیرشهری به کار می‌برند و به طور معمول تعبیر شهر را فقط برای جوامع شهری استفاده می‌کنند.

شهر، در حقیقت بزرگ‌ترین واحد استقرار در جوامعی است که به آن حد از سامان‌دهی که تمدن می‌نامیم، دست یافته‌اند. در واقع واژه های شهر «تمدن» در زبان لاتین، هر دو از یک ریشه‌اند با این استدلال، برای یافتن تعریف شهر لازم است در این زمینه بیشتر واژه تمدن را تصرف کنیم.

بافت فرسوده شهری به عرصه‌هایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق می‌شود که به دلیل فرسودگی کالبدی، برخوردار نبودن از خدمات شهری آسیب‌پذیر شده‌اند و ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی نازلی دارند. این بافت‌ها به دلیل فقر ساکنان و مالکان آن‌ها، امکان نوسازی خود به خودی ندارند. به عبارتی بافت فرسوده شهری به عرصه‌هایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق می شود که یکی از سه مشخصه زیر را دارا باشد:

  • بلوکهای که بیش از ۵۰ درصد ابنیه آن ناپایدار و فرسوده باشد.
  • بلوک هایی که بیش از ۵۰ درصد معابر آن کمتر از ۶ متر باشد.
  • بلوک هایی که بیش از ۵۰ درصد ابنیه آن کمتر از ۲۰۰ مترمربع باشد.

ویژگی های عمومی بافت فرسوده

عمر ابنیه: بیش از ۸۰ درصد از ساختمان‌ها در این گونه بافت‌ها دارای قدمتی بیش از ۵۰ سال می‌باشند یا اگر در ۵۰ سال اخیر ساخته شده باشند فاقد رعایت استانداردهای فنی هستند به گونه‌ای که غیراستاندارد بودن آنها از ظاهر ساختمان قابل تشخیص است. ابنیه این بافت‌ها عمدتا قدرت مقاومت در مقابل زلزله‌ای با شدت متوسط را ندارند.

دانه بندی: ابنیه مسکونی واقع در این گونه بافت‌ها عمدتا ریزدانه بوده و مساحت عرصه آنها به طور متوسط کمتر از ۲۰۰ مترمربع می‌باشد.

نوع مصالح: مصالح به کار رفته در این گونه بافت‌ها عمدتا از انواع خشتی، خشت و آجر و چوب و یا آجر و آهن بدون رعایت اتصاالت افقی و عمودی و فاقد سیستم سازه‌ای می‌باشند.

تعداد طبقات: اکثر ابنیه در بافت‌های فرسوده یک یا دو طبقه هستند.

وضعیت دسترسی‌ها: بافت‌های فرسوده که عمدتا بدون طرح قبلی ایجاد شده‌اند از ساختاری نامنظم برخوردارند و دسترسی‌های موجود در آنها عمدتا پیاده می‌باشد به گونه‌ای که اکثر معابر آن بن‌بست یا با عرض کمتر از ۶ متر بوده و ضریب نفوذپذیری در آنها کم است.

وضعیت خدمات و زیر ساخت های شهری: بافت های فرسوده به لحاظ برخورداری از خدمات، زیرساخت‌ها و فضاهای باز، سبز و عمومی دچار کمبودهای جدی‌اند، مداخله در این گونه بافت‌ها از نوع تجمیع و نوسازی خواهد بود.

مرمت شهری

دربرگیرنده‌ی مجموعه دخالت‌هایی است که سعی در بهبود وضعیت فضای شهری (فعالیت- کالبد) و معاصرسازی آن دارند با این تعریف مرمت شهری یعنی:

(دخالت آگاهانه در فضای شهری برای جلوگیری از فرسایش و معاصر سازی آن)

معاصرسازی فرایندی است که به خلق فضای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی (کالبدی- فعالیتی) منجر می‌گردد. در این اقدام، فضای شهری جدیدی حادث می‌شود که ضمن حفظ شباهت‌های اساسی با فضای شهری قدیم، تفاوت‌های ماهوی و معنایی را با فضای قدیم به نمایش می‌گذارد.

بعضی از پژوهشگران، فرایند مرمت را به کلیه اقدام‌های بهسازی، نوسازی و بازسازی اطلاق می‌کنند و معتقدند مرمت شهری تبیین گذشته در حال و تخمین دگرگونی‌های آتی است مرمت تعمیر و نگهداری کالبد و فضا از نظر فرهنگی و تبدیل میراث به ثروت است.

مرمت را می‌توان به سه طریق عمده بهسازی، نوسازی و بازسازی به انجام رساند طوری که در همگی به روز شدن و معاصر گردانیدن و حفظ هویت سازمان فضایی مدنظر است. هر کدام از این طریق‌ها دربرگیرنده‌ی مجموعه اقداماتی هستند که براساس میزان وفاداری به گذشته در سه گروه بهسازی، نوسازی، بازسازی قرار می‌گیرند. این سه نوع مداخله هر یک طیف گسترده‌ای از اقدامات را برحسب نیاز شامل می‌شوند.

بهسازی

در این نوع مداخله اصل بر وفاداری به گذشته و حفظ آثار هویت بخش در آنهاست. فعالیت بهسازی با هدف استفاده از امکانات بالقوه و بالفعل موجود و تقویت جنبه‌های مثبت و تضعیف جنبه‌های منفی از حمایت، مراقبت، نگهداری، حفاظت، احیا، استحکام بخشی و تعمیر صورت می‌پذیرد. دخالت در این بافت‌ها مستلزم رعایت ضوابط و مقررات سازمان میراث فرهنگی می‌باشد.

قبل از بازسازی

بعد از بازسازی

نوسازی

در این نوع مداخله حد وفاداری به گذشته از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است و برحسب مورد از مداخله اندک تغییر را می‌تواند شامل گردد. نوسازی با هدف افزایش کارایی و بهره‌وری، بازگرداندن حیات شهری به بافت می‌باشد و از طریق نو کردن توان بخشی، تجدید حیات، انطباق و دگرگونی صورت می‌پذیرد.

بازسازی

در این مداخله نه تنها هیچ الزامی برای حفظ گذشته وجود ندارد بلکه با هدف ایجاد شرایط جدید زیستی – کالبدی- فضایی و از تحریب، پاکسازی و دوباره سازی صورت می‌پذیرد. مقوله‌ی بازسازی به معنای از نو ساختن است. بازسازی زمانی صورت می‌گیرد که در بنا، مجموعه و یا فضای شهری، فرسودگی به صورت کامل ایجاد شده باشد. معموال تخریب ناشی از آتش سوزی، جنگ و یا زمین لرزه است. با توجه به این که در بافت مورد نظر با همچین مسئله ای روبرو نیستیم در این جا فقط به دو مقوله‌ی بهسازی و نوسازی پرداخته شده است.

ضرورت بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری

اهداف اساسی نوسازی و بهسازی بافت‌های قدیمی و فرسوده شهرها توسعه محیط زندگی برای انسان‌هاست. این اهداف در قالب اهداف اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی جای می‌گیرند. فضاهای ساخته شده شهری از نظر اقتصادی حاصل سرمایه گذاری و ترکیب از نیروی کار انسانی، مهارت ها، مواد و مصالح گوناگون هستند.

با وجود گذشت زمان و فرسوده شدن، هنوز هم به بسیاری از احتیاجات روزمره زندگی پاسخ می‌دهند و با سرمایه گذاری در جهت حفظ و تقویت و در مواردی با ایجاد تغییراتی در آنها به منظور پاسخگویی به احتیاجات جدید می‌توان از هدر رفتن سرمایه‌های اقتصادی جلوگیری کرد و تاسیسات و تجهیزات جدید زندگی را به جای گسترش بیش از حد در زمین‌های بکر و حاشیه شهر، به درون این بافت‌های قدیمی برد و با بهسازی و نوسازی دوباره احیا کرد. اگر ارزش‌های اقتصادی به تنهایی مدنظر باشند ممکن است نوسازی و بازسازی، زمینه ساز شهرسازی تعویضی شود. از این رو در مورد بافت‌های تاریخی شهرها ضرورت فرهنگی احیا آن‌ها باید مدنظر باشد.

افراد همان گونه که با دیدن یا بررسی محیط زندگی خود، خاطرات خود را به یاد می‌آورند، آگاهانه یا ناآگاهانه نیز ارتباط خود را با نسل‌های گذشته و آینده در فضاهایی که در آن زندگی کرده اند بازمی‌یابند. حس تعلق متقابل بدین ترتیب در تفکر افراد قوت می‌گیرد و در این امر عواملی مانند همکاری‌ها، همدردی‌ها، رقابت‌ها، مقاومت‌ها، مبارزات و فعالیت‌های دسته جمعی، اقتصادی و مذهبی تاثیر بسیار دارند.

با بررسی ابعاد بحران در بافت قدیم شهرها چنین می توان اظهار کرد که ضرورت بهسازی، نوسازی و ساماندهی بافت های قدیمی شهری در موارد زیر اهمیت می یابد.

ضرورت اجتماعی بهسازی و نوسازی شهر

بافت های تاریخی عالوه بر این که واجد ارزش های نادر زیبایی شناختی و تداوم خاطرات جمعی و هویت بخشی شهرهای ما هستند، هنوز در بسیاری از شهرها محل سکونت و معیشت میلیون‌ها نفر از شهروندان‌اند. اما این بافت‌ها به همان اندازه که ارزشمند و گران بها هستند، در مقابل سوانح و بلایای طبیعی که بیشتر مناطق شهری کشور را تهدید می‌کنند، ناپایدار و آسیب پذیرند.هم چنین جزئی از سرمایه‌های فرهنگی ما شیوه‌های برنامه ریزی و زندگی گذشتگان ما را دربرگرفته‌اند.

بافت‌های قدیمی به دلیل قدمت و فرسودگی و تخریب ناشی از آن و کمبود و حتی نبود تاسیسات و تجهیزات شهری، دچار نارسایی‌هایی در پاسخگویی به نیازهای امروز زندگی شده‌اند. به همین دلیل جمعیت بومی ساکن این بافت‌ها به حاشیه شهرها مهاجرت می‌کنند و مهاجران روستایی و اقشار کم درآمد جایگزین آنها می‌شوند. تنها انگیزه ساکنان جدید برای زندگی داشتن یک سرپناه است.

آنها در این بخش از شهر با توجه به نازل بودن قیمت مسکن اسکان می‌یابند. به تبع آن بی‌ثباتی اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی در این محله‌ها پدید می‌آیند و افزایش پیدا می‌کند. درنتیجه روند فرسودگی و تخریب بافت شهری شدت می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت ترکیب جمعیت از نظر اجتماعی- اقتصادی در بخش‌های وسیعی از این بافت‌ها، همانند بافت‌های حاشیه ای و خودرو است و جمعیت ساکن با هم تجانس فرهنگی ندارند، بنابراین به دلیل احساس جدایی و بیگانگی نسبت به همسایگان و ساکنان و فضای جدید دچار آشفتگی و سردرگمی می شوند.

ضرورت اقتصادی بهسازی و نوسازی شهر

از آنجا که بافت‌های قدیم بیشتر در بخش مرکزی شهرها واقع شده و عمدتا بازار را در خود جای داده‌اند، در مجموعه شهری امتیاز و موقعیت مکانی بسیار خوبی دارند. بر این اساس امتیازهای اقتصادی بسیاری به شرح زیر دارند:

  • سهولت دسترسی به تمام نقاط شهر و خدمات رسانی تسهیلات شهری از مرکز شهر
  • وجود توان بالقوه مناسب برای توسعه مناطق مسکونی
  • دارا بودن امکانات و تاسیسات زیر بنایی هر چند اندک در مقایسه با زمین‌های بکر حاشیه شهر

مهترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت‌های تاریخی، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه‌ها و طرح‌های ضرورتی است. بدین ترتیب می‌توان از تهدیدهای زیست محیطی و نابودی این بافت‌ها جلوگیری کرد. بی توجهی به ساماندهی محیط و شرایط زندگی امروزی، محیط‌های تاریخی و باارزش را به فضاهای خالی از سکنه و بی روح و بی‌ثمر تبدیل خواهد کرد. حاصل این بی‌توجهی، تبدیل این محیط‌ها به محله‌های ناامن، فاسد و خالی از سکنه است.

ضرورت‌های اقتصادی محلی در بهسازی بافت‌های قدیمی، بیشتر ناشی از تخلیه تدریجی محل از ساکنان فعال و مهاجرت اقشار پردرآمد و اصیل مناطق قدیمی و جایگزینی آنها با مهاجرین فقیر از نظر اقتصادی و فرهنگی است. ساکنان جدید که هم فقر اقتصادی و هم فقر فرهنگی دارند، فاقد هر‌گونه وابستگی به این مناطق هستند. از سوی دیگر به منظور پیشگیری از بروز و گسترش انواع بزهکاری های اجتماعی و واگذاری بافت‌های قدیمی به فعالیت‌های ضعیف اقتصادی و رده پایین سبب کاهش ارزش‌های فرهنگی نهفته در آن شده است.